دانلود کتاب نه تنبیه نه تشویق اثر الفی کوهن pdf
بی گمان هستند افراد مرفهی که همواره در جهت انباشتن مال تلاش می کنند. درک ماهیت و علل این دل مشغولی درخور کتابی مستقل است و در این مقال نمی گنجد. اما اغلب، طلب حقوق بالاتر را میتوان نشانی از خواسته ای عمیق تر تلقی کرد. باید دید افرادی که موضوع هر صحبتی را به پول می کشانند و زندگی خود را مصروف کسب هرچه بیشتر آن می کنند، با رضایت مادی، دنبال تأمین چه نیازی هستند. وقتی کار عاری از ویژگیهای مهم باشد معمولا فرد متوجه مقدار مبلغ درج شده در چک حقوقی اش می شود. کافی است شخص از یک شغل هدفمند و فعالیت معنادار، قدرت انتخاب کاری که باید انجام دهد، حمایت اجتماعی، فرصت یادگیری و ارائه توانمندیهایش محروم شود تا احتمالا توجه خود را به درآمدش معطوف کند.
همان طور که عده ای از روان شناسان و نقادان اجتماعی معتقدند، معمولا وقتی احساس هدفمندی و ارتباط عمیق با دیگران در زندگی وجود نداشته باشد یک حساب بانکی چاق و چله جایگزین موفقیت واقعی می شود. این حقیقت که هیچ مبلغی به نظر فرد به حد کفایت نمی رسد گویای این مطلب است که ما با رضایتی بدلی و غیر حقیقی روبه روییم: چنین کسانی همیشه بیش از آنچه دارند یا می خرند «نیاز» دارند. اضافه کردن اقلام دارایی یا پرداخت حقوق بالاتر برای خرید این اقلام باز هم فرد را راضی نمی کند. برای این دسته هیچ وقت، هیچ چیز کافی نیست. اگر از ایشان سؤال شود که چرا پول نقش محوری را در زندگی آنها بازی می کند ممکن است با حالتی دفاعی پاسخ دهند که «بالأخره آدم خورد و خوراک داره».
بله، ولی لازم نیست آدم برای خورد و خوراک حتما سفری به فرانسه داشته باشد. پرسش این است که چرا این خواسته ها یا نیازها تمام زوایای زندگی را پر کرده اند؛ اما در پاسخ تلاش می شود دوباره آنها جزء نیازها به حساب آیند). تعجبی ندارد اگر بدانیم جوانانی که موفقیت مادی هدف اصلی زندگی آنهاست معمولا بیش از دیگران دچار علائم افسردگی و اضطراب» می شوند، «کارکرد روانی و باروری اجتماعی» شان کمتر است و مشکلات رفتاری بیشتری دارند. بنابراین آن طور که اکثر ما تصور می کنیم، نقش پول در کیفیت و روش کار و زندگی مان آن قدر مهم نیست.
https://powerword.ir/?p=214130