دانلود کتاب کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ pdf
دانلود کتاب کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ pdf
هر زندگیای که از زمانِ آمدن به کتابخانه امتحان کرده بود درواقع رؤیای شخصی دیگر بود. زندگی اولی که ازدواج کرده بود و میخانه داشت رؤیای دَن بود. سفر به استرالیا رؤیای ایزی بود و حسرت نورا دربارۀ نرفتن، بیشتر به صمیمیترین دوستش مربوط میشد تا خودش. رؤیای قهرمان شنا شدن متعلق به پدرش بود،. بله، حقیقت داشت که در دوران کودکی به قطب شمال علاقه داشت و میخواست یخچالشناس شود، اما آن تصمیم هم تا حد زیادی از گفتوگوهایش با خود خانم الم در کتابخانۀ مدرسه شکل گرفته بود. هزارتو هم، خب، آن هم از همان اول رؤیای برادرش بود.
شاید هیچ زندگی بینقصی برای او وجود نداشت، اما مطمئناً جایی زندگیای پیدا میشد که ارزش تجربه کردن داشته باشد. نورا هم متوجه شد که اگر میخواهد آن زندگی را پیدا کند، باید دامنۀ جست و جویش را وسیعتر کند. خانم الم درست میگفت. بازی هنوز تمام نشده بود. هیچ بازیکنی نباید تا وقتی مهرهای روی صفحه داشت تسلیم میشد.
کمرش را راست کرد و صافتر ایستاد. «باید از بالاترین و پایینترین قفسهها زندگیهای بیشتری انتخاب کنی. تا الان سعی داشتی واضحترین پشیمونیهات رو جبران کنی. کتابهای قفسههای بالایی و پایینی زندگیهای متفاوتیان. زندگیهایی که وجود دارن، اما هیچوقت اونها رو تصور نکردهی یا نخواستهی، حتی بهشون فکر هم نکردهی. زندگیهایی هستن که میتونی تجربهشون کنی، اما هیچوقت رؤیاشون رو در سر نداشتهی.»