دانلود کتاب عشق و تنهایی اثر جیدو کریشنامورتی pdf
سؤال کننده: اگر انسان ایده آل هایی نداشته باشد، چگونه می تواند شخصیت خود را پرورش دهد و به طورکلی چگونه می تواند کوشش و تلاش داشته باشد؛ به جایی برسد؛ و خود را ارضا نماید؟ کریشنا مورتی: بسیاری از ما انسانها همیشه در طلب و جستجوی نوعی ارضا و ترضیه خاطر هستیم. ولی آیا چنین چیزی واقعا وجود دارد؟ آیا ارضا معنای واقعی دارد؟
میدانیم که ما سعی میکنیم از طریق فامیل، از طریق فرزند، از طریق ثروت، از طریق همگونی با یک گروه یا با یک مملکت یا از طریق دنبال کردن یک ایده آل یا از طریق میل و ذوق به استمرار «خود»، ارضا بشویم. ولی می پرسیم: پدیده ای که میخواهد یا قرار است از طریق همگونی ارضا بشود چیست؟ پدیده ای که میخواهد باشد چیست؟ شما چه وقت درباره ی ارضا فکر میکنید؟ چه وقت در جست وجوی ارضا هستید؟
چه وقت یک تمایل ارضا میشود؟ شما چه وقت نسبت به میل به بودن، شدن یا ارضا شدن مُشعرید؟ خواهش میکنم به خودتان توجه کنید. میل ارضا شدن هنگامی در شما وجود دارد که به شدت احساس تنهایی و بی کسی میکنید؛ احساس چیزی و کسی نبودن میکنید. هنگام احساس کردن خلا درونی و احساس تنهایی و بی کسی، میل ارضا در شما ایجاد میگردد ـ و شما نسبت به این میل مشعرید.
و سپس ارضا را به شکل های گوناگون جست وجو میکنید ـ از طریق سکس، از طریق رابطه با ثروت، از طریق شهرت و منصب؛ و نیز گاهی از طریق رابطه با طبیعت. میل بودن، میل همگونی، میل ارضا، تنها هنگامی وجود دارد که شما نسبت به «خود» – «خود» به عنوان یک پدیده ی تهی و تنها – اشعار دارید. میل ارضا در حقیقت فرار از چیزی است که آن را تنهایی می نامیم. پس مسئله ی ما چگونگی ارضا نیست؛ یا این نیست که ارضا اصولاً چیست.
زیرا چیزی به نام ارضا وجود ندارد. «خود» هرگز نمیتواند ارضا بشود؛ زیرا این یک «لاشئ» همیشه خالی است. شما ممکن است به علت بعضی موفقیتها احساس لذت نمایید؛ ولی به محض اینکه آن احساس (که بسیار سطحی و ناپایدار است) از بین برود دوباره شما میمانید و خلا و بنابراین جریانات قبلی را از نو دنبال میکنید. پس «من» یا «خود» خالق آن خلا است. «خود» یعنی خلا؛ یعنی یک جریان خود محصوریت.خود محصوریتی که در آن و از طریق آن ما نسبت به جدا افتادگی فوق العاده شدید آگاهی داریم.
http://powerword.ir/?p=303172